سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزادی...!

آزادی...!

من حافظ ناموس خویشم و دزد ناموس دگران

در حالی دم از حق میزنم که لقمه ی دیگران را در دهان دارم

چون فطرت آدمیزادی  با مزاجم سازگار نبود

به فطرت حیوانی روی آوردم

چشمان مو شکافم همه چیز را میبیند جز آینه

گوشهای تیزم همه چیز را میشنود جز انتقاد

با صالحان مینشینم

با‌ آنها بر میخیزم و همراه میشوم اما باشیطان همپیمانم

سنگین است لباس میش بر دوشم

خوشا روزی که رخت آزادی بپوشم

 





برچسب ها : نمایش تمام صفحات وبلاگ  ,
مطلب بعدی : انگشتی واسه باز کردن گره       




کد حباب و قلب
............ طراح قالب...........


کد آهنگ

کد موسیقی

قالب وبلاگ